۱۳۸۷ خرداد ۲۰, دوشنبه

جلسه چهاردهم تدریس

با نزدیک شدن به آخر ترم همه چیز داره کم کم رنگ خداحافظی به خودش می گیره؛ شکل کرکسیون ها، حرف ها، و حتی شکل گیری نقد کلاس توسط دانشجویان؛ کارها هم با هر درجه کیفیتی لاجرم تائید می شن و برای طراحی داخلی، شکل ستون گذاری و نوع سازه راهنمایی می گیرن.

جلسه چهاردهم به نگاه و کرکسیون کلی تری از پروژه ها اختصاص داشت؛ طراحی داخلی، جنس مصالح پیشنهادی، نور پردازی و ترسیم پرسپکتیوهای داخلی از مواردی بودند که مورد توجه و راهنمایی قرار گرفتند.

پخش دوم کلاس به نمایش فیلمی از toyo ito اختصاص داشت.
ولی ...
اتفاقا کامپیوتر آتلیه DVD rom نداشت،
اتفاقا یکی از دوستان فیلم "تقدیر از استاد سیحون" (مراسم معمار 86) رو همراه داشت،
و اتفاقا سرود چهاردهم، سرود از عشق گفتن شد، در آخرین روزهای کار آتلیه،

بعد از مقدمه ای از بیوگرافی استاد سیحون، سیحون شروع به صحبت کرد ... اولین بار بود صداش رو می شنیدم، تنها کسی بود که در سن 78 سالگی هنوز هم سبز و البته با قدرت حرف می زد.
راستی به کدون گناه ناکرده سیحون از خانه رخت بربست ؟

مرد مصلوب در دل گفت:
اینک من ام، جسمی خرد و خونین،
در رواق پر شکوه سلطنت ابدی،
شاه شاهان!
حکم جاودانه فسخ
بر نسخ اعبار زمین!
...
به ابدیت می پیوندم.
من آبستن جاودانگی ام، جاودانگی آبستن من.
...

ا.بامداد